Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «چَمَری برای پهلوان» خاطرات مردم کرمانشاه از ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی با تحقیق فریبا کرمی و تدوین مریم فخریان، زهره مؤمنی نوقابی توسط انتشارات راه یار به تازگی منتشر و راهی بازار نشر شده است.

اینکه چهل سال پس از انقلاب اسلامی، نسل حاضر، انقلاب و امام خمینی (ره) را نه پدیده‌ای جهانی و تاریخی که پدیده‌ای سیاسی و مقطعی می‌داند، به علت روایت نشدن حاشیه هاست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

جالب اینکه در همین افغانستان، پیش از انقلاب، به جرم داشتن عکس امام، خانه و کاشانه صاحب عکس را آتش زده‌اند یا برخی دوستداران امام خمینی در غم فراقش جان داده‌اند و هزاران ماجرای دیگر که در بزرگترین تشییع جنازه تاریخ رخ داد و از آن ماجراها هرگز چیزی در تاریخ ثبت نشد تا روزی به تصویر درآید.

ماجرای ارادت قلبی مردم به امام در روزهای پس از ارتحال ایشان قطعاً تصویر دیگری از امام و انقلاب را به نمایش می‌گذارد و واقعیت جامعه و امت را از دام سیاسی شدن یا نخبگانی بودن نجات می‌دهد. تیپ شدن، نتیجه محتوم بی توجهی به حاشیه هاست. جزئیات که گفته نشود، برجستگی‌ها و تمایزها از بین می‌روند. شخصیت‌ها تیپ می‌شوند و در نهایت، تاریخ انقلاب و جنگ و مقاومت «مردمی» ایران در این چهل ساله را از پشتوانه مردم تهی می‌کند.

با حذف مردم از فرهنگ و هویت و تاریخ جامعه انقلاب به طبقه سیاسی منحصر می‌شود و رنگین کمان هویتی انقلاب به نقوش سیاه و سفید تبدیل می‌شوند. روایت مردم و حرکت‌های مردمی، یگانه راه نجات این رنگین کمان است. شاید از این روست که امام خمینی در تاریخ نگاری انقلاب تاکید می‌کردند: «باید پایه‌های تاریخ انقلاب اسلامی ما چون خود انقلاب بر دوش پابرهنگان مغضوب قدرت‌ها و ابر قدرت‌ها باشد.»

رنگین کمان هویت انقلاب اسلامی در آخرین سال‌های دهه نود، کهکشانی پر رنگ و نور کم داشت و آن تشییع باشکوه و پرجمعیت پیکر سردار سلیمانی در چند شهر ایران و عراق بود. درباره شخص حاج قاسم و ابومهدی و یاران شهیدشان گفته‌اند و از این پس هم بسیار خواهند گفت؛ اما حاشیه‌هایی در متن شهادت سردار و یارانش وجود دارد که مانند حاشیه‌های تاریخ اسلام، دفاع مقدس، پیاده روی اربعین و غیره خواندنی و پر ثمر و هویت بخش اند؛ روایت‌هایی که هریک، ذره نوری در کهکشان راه سلیمانی اند و قطعاً می‌توانند در بسترهای هنری و اندیشه و رسانه، محصولات و آثار تازه ای خلق کنند.

ماجرای تشییع باشکوه و بی نظیر شهید سردار سلیمانی زمانی اهمیت دوچندان می‌یابد که این پدیده رهیافتی برای تحلیل‌های جامعه شناختی و مردم شناختی در دهه چهارم انقلاب باشد. با این وصف، تأثیر بر علوم انسانی در ایران و شکستن تحلیل‌های پوسیده غرب زده از جامعه ایرانی یکی از مهم‌ترین دستاوردهای روایت عزاداری حاج قاسم است. این موضوع زمانی مهم‌تر می‌شود که بدانیم جریان اندیشه‌ای در ایران در برابر پدیده‌های بسیار کوچک‌تر و بی رمق تر، واکنش‌های متعدد نظری می‌دهند؛ اما درباره پدیده شگفت انگیز تشییع حاج قاسم سکوت می‌کنند.

در بخشی از این کتاب با عنوان «اگر سردار نبود» می‌خوانیم:

«این رنج، هیچ تفسیری نداشت. بعد از سردار، دنیا برایم تاریک شده بود. بیش از همه به خودم و کسانی که در قصر شیرین زندگی می‌کردند، حق می‌دادم که عزادار سردار باشند! شاید برای اینکه ما نزدیک ترین نقطه به مرز بودیم و با گوشت و پوست و استخوانمان نا امینی را تجربه کرده بودیم. یک بار داعش تا نزدیکی‌های ما آمده بود. مردم شب تا صبح نخوابیدند. صدای تیر و تفنگ، لحظه‌ای قطع نمی‌شد. به وضوح خطر را احساس می‌کردیم. دوازده نفر داعشی به روستای امام حسن (ع) بالاتر از قصر شیرین آمده بودند. فامیل‌هایی که آنجا داشتیم، زنگ می‌زدند و می‌گفتند: «از ترس نمی‌توانیم بیرون بیاییم و رفت و آمد کلاً قطع شده.» تا اینکه نیروهای نظامی وارد عمل شدند و داعشی ها نتوانستند جلوتر بیایند. مادرم همیشه برای سردار دعا می‌کرد و می‌گفت: «خدا کمکش کند، اگر سردار نبود. معلوم نبود چه اتفاقی می‌افتاد؟»

من هم همیشه به نیت سلامتی سردار صدقه می‌دادم. بیشتر از ما، عراقی‌ها بودند که قدر سردار را می‌دانستند تا جایی که شنیده بودم بچه‌هایشان را نذر سردار کرده و عکس ایشان را در خانه‌هایشان نصب کرده‌اند. آن‌هایی که سفر اربعین رفته بودند از ارادت عراقی‌ها به سردار حرف‌های زیادی داشتند. آنها هم مثل ما مرزنشینان طعم تلخ نا امنی را از نزدیک چشیده بودند و شهادت سردار برای آنها هم سنگین بود.»

این کتاب با ۱۵۰ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۴۰ هزار تومان عرضه شده است.

کد خبر 5647629 فاطمه میرزا جعفری

منبع: مهر

کلیدواژه: انقلاب اسلامی ایران داعش قصرشیرین قاسم سلیمانی انتشارات راه یار معرفی کتاب کتاب و کتابخوانی کتاب و کتابخوانی معرفی کتاب سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران تازه های نشر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ترجمه فرهنگسرای اندیشه درگذشت چهره ها موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران فرهنگ عمومی دفاع مقدس مفتون امینی نشر نی صنعت نشر حاج قاسم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۴۳۴۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایتی از شهادت مرتضی مطهری، معلمی برای انقلاب اسلامی ایران

۴۵ سال از شهادت استاد مرتضی مطهری می‌گذرد، ترور شهید مطهری دومین ترور سیاسی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بود، از فروردین ۱۳۵۸ یعنی کمتر از دوماه پس از پیروزی انقلاب، ​موج ترور‌ها علیه شخصیت‌های روحانی و نظامی انقلاب آغاز شد. اتفاقی که البته امروز به شکلی دیگر و توسط دشمنان جمهوری اسلامی ایران همچنان ادامه دارد.

ساعت حدود ۷ شب بود که تیم سه نفره ترور، شامل بصیری، نیکنام و وفا قاضی‌زاده مقابل منزل شهید مطهری در خیابان دولت تهران توقف می‌کنند.

نقشه اولیه ترور او در همان منطقه بود، اما هوشیاری راننده آیت‌الله مطهری و وضعیت بد منطقه از نظر ترور، مانع کار تروریست‌ها می‌شود.

آنها خودروی استاد مطهری را تعقیب می‌کنند. احتمالا راننده خیابان شریعتی را به سمت پل سیدخندان کنونی آمده و بعد از عبور از خیابان سهروردی به میدان هفت تیر رسیده و با گذر از خیابان مفتح به سمت میدان کنونی سپاه رفته بود. بعد از آن هم وارد خیابان فخرآباد شده تا به منزل مرحوم یدالله سحابی برسد.

جلسه آن شب برخلاف آنچه تصور می‌شود جلسه شورای انقلاب نبود، بلکه جلسه موسسه متاع (مکتب تربیتی ـ. اجتماعی علمی) بود که در سال ۱۳۳۷ تاسیس شده بود و به مسائل اجتماعی می‌پرداخت، اما به دلایل امنیتی هیچ سندی از خود ثبت نکرده بود.

خودرو تروریست‌ها در ضلع مقابل خیابان پارک شده بود. قاتل (محمدعلی بصیری) هم پشت دیوار منزل سحابی کمین کرده و منتظر استاد مطهری بود. ظاهرا نفر دیگری (حمید نیکنام) هم سر کوچه کشیک می‌داده است.

 تروریست‌ها چراغی که ساکنان محل در پارک امین‌الدوله ـ. محل فعلی خانه مداحان ـ. برای روشنایی و امنیت محله گذاشته بودند را خاموش کرده بودند و با استفاده از تاریکی شب موفق به چنین کاری شدند.

ساعت حدود ۲۲:۴۰ شب جلسه  تمام می‌شود و استاد مطهری عزم منزل می‌کند. ظاهرا قرار بر این می‌شود که با خودروی آقای ترخانی به شمیران ـ. منزل شخصی خود ـ. برود.خودرو ترخانی سرکوچه پارک شده بود. یدالله و عزت‌الله سحابی چند قدمی استاد مطهری را بدرقه می‌کنند تا این که آقای مطهری به سر کوچه می‌رسد.

ظاهرا در این هنگام است که قاتل اصلی به استاد مطهری نزدیک می‌شود و او را به نام صدا می‌کند و پس از برگشتن آیت الله مطهری گلوله‌ای به زیر گوش او شلیک می‌کند که از ابروی چپش خارج می‌شود.

قاتل پس از این اقدام، ظاهرا از طریق یک کوچه فرار می‌کند و خود را به اتومبیل پیکان استیشن‌شان می‌رساند و با دو نفر دیگر به سمت شرق تهران فرار می‌کنند.

گروه فرقان خود را یک گروه مسلمان متکی بر اصل توحید می‌دانست و اهداف خود را بر اساس تفسیر قرآن مشخص می‌کرد. این گروه معتقد بود تفسیر قرآن کریم تنها کار امامان است و هر کسی جز امامان معصوم دست به تفسیر قرآن بزند، کارش خلاف اسلام است.    

استاد مطهری در جریان انقلاب از تفکرات و ایده‌ها و دستورات حضرت امام تبعیت می‌کردند و همواره در پی اجرای فرامین حضرت امام در مورد نهضت بودند. در این مورد آیت الله طاهری خرم آبادی می‌گوید؛ اگر چه دار التبلیغ کارش را بعد از تبعید، شروع کرد، اما آن رونقی که باید می‌گرفت پیدا نکرد و آخرش هم به جایی نرسید؛ چون مهر تایید امام به مسئله دار التبلیغ زده نشد و این موسسه از این مطلب انتزاع می‌شد که یک حرکتی است در مقابل امام و نهضت امام مخصوصا این که مقدمات آن مصادف بود با مخالفت امام و همان زمانی که امام تبعید شدند.

این‌ها یکسری مسائلی را تداعی می‌کرد که اینجا یک مرکزی است در برابر نهضت و در برابر امام. چند سال بعد که به مرحوم استاد مطهری اصرار کرده بودند که یک درس در آنجا برقرار کند. ایشان با مشورت امام اجازه او به آنجا رفت؛ و الا همین طوری خودش برای تدریس به دار التبلیغ نرفت، یعنی با این که مسئله آن شدت وحدت خودش را از دست داده بود و جنبه عادی پیدا کرده بود و یک موسسه‌ای شده بود برای تربیت مبلغ ولی باز شهید مطهری در برابر اصرار آنها به تنهایی تصمیم نگرفته بود.

همچنین شهید مطهری حلقه وصل و رابط امام با انقلابیون و مردم بود. در این مورد مرحوم حجت الاسلام موحدی ساوجی می‌گویند:در تهران آیت الله مطهری و چند نفر با امام مع الواسطه در ارتباط بودند و آن‌ها بودند که پیغام‌ها را به کل افراد انقلابی در سطح تهران می‌رساندند پیام‌ها معمولا در قم گرفته می‌شد، اما یک سالی را که ترکیه بودند ارتباطی با خارج نداشتند. ولی در زمانی که در عراق بودند با پیروزی انقلاب و لو با واسطه ارتباط برقرار می‌کردند افراد می‌رفتند و پیام‌ها را شفاهی از امام می‌گرفتند و می‌آمدند و عمل می‌کردند و یا به وسیله مکاتبه و نامه ارتباط انجام می‌شد، اما در واقع این ارتباط وجود داشت.

بدون تشبیه بگویم دوران تبعید امام از ترکیه به عراق تا سال ۵۷ و بازگشت امام به ایران تقریبا غیبت صغرای ولی عصر (روحی نه الفداء) بود که ملت ایران در میان خودشان امام را نداشتند، اما کسانی که نایب امام بودند وکیل و رابط بین امام و مردم بودند هر چند که این وکالت و نیابت نبود امام مردم می‌دانستند و می‌شناختند که این‌ها افراد مورد اعتماد امام هستند و از این طریق رهنمود‌ها و پیام‌ها را می‌گرفتند و عمل می‌کردند.

استاد مطهری در تمام میدان مبارزه حضور فعال و جدی فعال داشته است. از پخش اطلاعیه‌ها تا شرکت در قیام‌ها صحنه گردان میدان بود. استاد ابتدا در پخش اطلاعیه‌ها تا شرکت در قیام سال ۴۲ نقش فعال داشتند. بار‌ها از سوی عمال رژیم شاه بازداشت شده و زندانی شده بودند. اختلافات بین روحانیون را از بین می‌برد و مانع انفکاک در صفوف مبارزه می‌شد. استاد در جذب نسل جوان و روشنفکر به خصوص بعد از راه انداختن حسینه ارشاد نقش فوق العاده‌ای ایفا کردند. جذب نسل جوان نه تنها در دوران قبل از پیروزی انقلاب موثر واقع شد بلکه بعد از دوران پیروزی و جنگ برای کشور و انقلاب موثر واقع شد.

از نگاه شهید مطهری، بزرگ‌ترین ضربه‌ای که بر پیکر اسلام وارد شد از روزی شروع شد که سیاست از دیانت منفک گردید؛ و طرد دین از سیاست به معنای جدا کردن یکی از اعضای پیکر اسلام بود. با این حال در جهان تشیع، تفسیر «اولی الامر» متفاوت با برداشت اهل سنت است و هدف امثال سید جمال نیز مسلماً این نبوده است تا با ندای همبستگی دین و سیاست به استبداد سیاسی قداست دینی دهند، بلکه هدف، بیداری مسلمانان در دخالت در سرنوشت سیاسی و وابسته ساختن به دین بوده است.

شهید مطهری در بحث امامت و رهبری با ظرافت خاصی جدایی دین از سیاست را به منزله‌ی جدایی روحانیت از سیاست و حکومت به شمار آورده و معتقد است، بزرگ‌ترین آرزوی دوستداران ترقی اسلام باید توأم شدن سیاست و دیانت باشد:

نسبت این دو با هم نسبت روح و بدن است. این روح و بدن، این مغز و پوست باید به یکدیگر بپیوندند. فلسفه‌ی پوست، حفظ مغز است. پوست از مغز نیرو می‌گیرد و برای حفظ مغز است.

اهتمام اسلام بر امر سیاست و حکومت و جهاد و قوانین سیاسی، برای حفظ مواریث معنوی، یعنی توحید و معارف وحی و اخلاق و عدالت اجتماعی و مساوات و عواطف انسانی است.

شهید مطهری از مهمترین نیرو‌های انقلاب اسلامی بود و شاید مهمترین تعریف از این شهید بزرگوار را امام خمینتی (ره) بیان کردند.

 خدمتی که مرحوم مطهری به نسل جوان و دیگران کرده است، کم کسی کرده است. آثاری که از او هست، بی استثنا، همه آثارش خوب است و من کس دیگری را سراغ ندارم که بتوانم بگویم: «بی استثنا آثارش خوب است». ایشان بی استثنا آثارش خوب است؛ انسان ساز است؛ برای کشور خدمت کرده است. در آن حال خفقان، خدمت‌های بزرگ کرده است این مرد عالی قدر
 

باشگاه خبرنگاران جوان سیاسی دفاعی امنیتی

دیگر خبرها

  • تجدید پیمان دختران و مادران نصف‌جهان با سردار دل‌ها
  • واکنش حاج قاسم سلیمانی به یک تصمیم در فصل پنجم سریال پایتخت : مگر ما مرده باشیم که خانواده ایرانی سالم به ایران برنگردد (فیلم)
  • روایتی از شهادت مرتضی مطهری، معلمی برای انقلاب اسلامی ایران
  • برگزاری آیین سوگواری شهادت امام صادق‌(ع) در باغ موزه انقلاب
  • مخالفت حاج‌قاسم سلیمانی با شهید شدن بابا پنجعلی
  • ماجرای علاقه زیاد سردار سلیمانی به نوه اش، عسل /زینب گفت ببین یه ذره بچه داره من رو تهدید می‌کنه!
  • پرداختن به خاطرات مقام معظم رهبری؛ گام اول فصلنامه «ماجرا»
  • پرداختن به خاطرات مقام معظم رهبری؛ گام اول «ماجرا»
  • گام اول فصلنامه «ماجرا»، پرداختن به خاطرات و کارنامه رهبر معظم انقلاب است
  • تاریخ شهادت امام جعفر صادق(ع) ۱۴۰۳ + زندگینامه و احادیث